دعاوی خانواده
زمانی که زن و مرد با یکدیگر ازدواج می کنند به طور کلی یکسری حق و تکلیف برایشان رقم می خورد و موظف به انجام آن هستند. حال زمانی که ازین حق و تکلیف كه موظف به انجام آن هستند سرباز زنند و از انجام آن امتناع کنند دعاوی مطرح شده عنوان دعاوی خانواده به خود می گیرد.
منظور از دعاوی خانواده دعاوی در صلاحیت رسیدگی دادگاه های خانواده است و دادگاه های خانواده مراجع تخصصی ای هستند که بطور خاص و ویژه و فقط به دعاوی خانواده رسیدگی میکنند.
به عبارت دیگر دعاوی خانواده دعاوی هستند که به خاطر نسبت خانوادگی و بین اعضا یک خانواده به وجود می آیند مثل دعاوی بین زن و شوهر و دعاوی راجع به حضانت و نگهداری فرزندان.
دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به دعاوی عمومی بین اعضاء خانواده را ندارد، مثلاً زن و شوهر نمی توانند علیه هم بابت اختلافات ناشی از یک معامله در دادگاه خانواده طرح دعوا نمایند.
=======================
پیشنهاد ما به شما : ارتباط مستقیم با بهترین وکیل خانواده در شیراز
=============================
ارتباط مستقیم با بهترین وکیل خانواده در شیراز: راهی برای رفع اختلافات و حفظ آرامش خانه
در مواجهه با مسائل حقوقی خانواده، انتخاب بهترین وکیل خانواده در شیراز میتواند تأثیر بزرگی بر روی نتیجه دعاوی و حل اختلافات داشته باشد.
دعاوی خانواده شامل مسائلی از قبیل طلاق، حضانت کودکان، نفقه، تقسیم اموال، تعیین حقوق والدین و کودکان، و مسائل دیگر مرتبط با روابط خانوادگی هستند. در این موارد، وکیل خانواده با تجربه و تخصص میتواند به شما کمک کند تا به بهترین راهکارها برای رفع اختلافات و حفظ آرامش خانوادگی دست یابید.
با برقراری ارتباط مستقیم با بهترین وکیل خانواده در شیراز، شما به یک منبع قابل اعتماد برای راهنمایی حقوقی و مشاوره وکالتی دسترسی خواهید داشت. وکیل خانواده با شناخت دقیق قوانین مربوط به حقوق خانواده و تجربه در دفاع از حقوق مشتریان در دعاوی خانواده، میتواند به شما راهنمایی کند تا در مواجهه با مسائل پیچیده به بهترین نتیجه دست یابید.
وکیل خانواده همچنین میتواند به شما کمک کند تا مسائل خانوادگی را به شکلی منطبق با مقررات قانونی حل کنید. او میتواند به شما در تدوین توافقنامههای خانوادگی کمک کند تا اختلافات به شکل مثبتتری حل شوند و نتایج به نفع همه اعضای خانواده باشد.
در کل، ارتباط مستقیم با بهترین وکیل خانواده در شیراز به شما اعتماد و اطمینان بیشتری در مسائل حقوقی خانواده خود میدهد. انتخاب وکیل با تجربه و ماهر در این حوزه میتواند به شما کمک کند تا بهترین تصمیمات را بگیرید و در حفظ حقوق و آرامش خانهتان موفق باشید.
دعاوی خانواده: حل اختلافات و حفظ آرامش خانه
دعاوی خانواده ممکن است یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل حقوقی باشند که در میان اعضای یک خانواده پیش آید. این دعاوی خانواده شامل مواردی مانند طلاق، نگهداری کودکان، تقسیم اموال خانوادگی، اختلافات مربوط به نفقه، و مسائل مرتبط با تماسات خانوادگی میشوند. حل این دعاوی خانواده میتواند موضوعی بسیار حیاتی برای حفظ آرامش و تعادل در خانواده باشد.
یک وکیل متخصص در دعاوی خانواده میتواند به شما در این مواقع دشوار کمک کند. او با تجربه و آگاهی از مقررات و قوانین مرتبط با دعاوی خانواده، میتواند به شما راهنمایی کند تا به نتایجی عادلانه و منصفانه دست یابید. او همچنین میتواند به شما در ایجاد توافقنامههای مؤثر برای حل اختلافات خانوادگی کمک کند، که میتواند زمینهای برای جلب قضائی به حداقل برساند.
همچنین، وکیل دارای تجربه میتواند نقش مهمی در میانجیگری و مذاکره بین افراد در دعاوی خانواده ایفا کند. او میتواند به عنوان واسطهای معتبر و حیاتی بین اعضای خانواده عمل کند تا تاکید بر حل مسائل به شکل مثبت و بدون تنش داشته باشد.
دعاوی خانواده، به عنوان یکی از اختلافات حقوقی حساس و پیچیده، نیازمند رویکردهای دقیق و حرفهای هستند. انتخاب بهترین وکیل حقوقی در این زمینه میتواند به شما کمک کند تا مسائل خانوادگی را به درستی حل کرده و آرامش در خانه خود را حفظ کنید.
دعاوی خانواده: حل اختلافات و تقویت وحدت خانواده
دعاوی خانواده یکی از موارد حساس و پیچیده در زمینه حقوقی هستند که معمولاً به مسائلی از نوع طلاق، نگهداری کودکان، تقسیم اموال خانوادگی، نفقه، حضانت، و حقوق والدین و کودکان مربوط میشوند. این دعاوی، اثراتی عمیق و گاهی تلخ بر روابط خانوادگی دارند و به دنبال حل آنها نیاز به تخصص حقوقی و حوصله زیادی دارند.
وکیلان متخصص در زمینه دعاوی خانواده نقش کلیدی در این مسائل ایفا میکنند. آنها با تجربه و آگاهی از قوانین مرتبط با حقوق خانواده، به شما کمک میکنند تا بهترین راه حلها را برای مسائل خانوادگی خود پیدا کنید. وکیل حقوق خانواده در ابتدا به شما راهنمایی میکند که آیا مورد شما به حل دعوا نیاز دارد یا میتوان از مذاکرات و توافق خارج از دادگاه استفاده کرد.
همچنین، وکیل میتواند به عنوان مشاور شما عمل کند و در مورد حقوق و تعهدات شما در این مسائل راهنمایی کند. او میتواند شما را در تدوین توافقنامههای خانوادگی و اطمینان از رعایت مشروطیتها کمک کند.
دعاوی خانواده گاهی اوقات به دادگاه منتقل میشوند و در اینجا وکیل شما نقش ویژهای ایفا میکند. او به عنوان نماینده شما در دادگاه حضور مییابد، ادله و شواهد را ارائه میدهد، و حقوق شما را به درستی دفاع میکند.
دعاوی خانواده اغلب با تنشها و استرسهای زیادی همراه هستند، اما با وجود این مشکلات، هدف نهایی همواره حفظ وحدت و آرامش خانواده است.
انتخاب بهترین وکیل حقوق خانواده به شما کمک میکند تا بهترین مسیر برای رسیدن به این هدف را انتخاب کنید و در پایان به حل مسائل خانوادگی با موفقیت برسید.
در ماده ۴ قانون حمایت از خانواده دعاوی مربوط به موضوعات زیر را میتوان در دادگاه خانواده مطرح کرد
۱ـ نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن
۲ـ نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح
۳ـ شروط ضمن عقد نکاح
۴ـ ازدواج مجدد
5ـ جهیزیه
6ـ مهریه
۷ـ نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت
8ـ تمکین و نشوز
۹ـ طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن
۱۰ـ حضانت و ملاقات طفل
۱۱ـ نسب
۱۲ـ رشد، حجر و رفع آن
۱۳ـ ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان
۱۴ـ نفقه اقارب
۱۵ـ امور راجع به غایب مفقود الاثر
۱۶ـ سرپرستی کودکان بی سرپرست
۱۷ـ اهدای جنین
۱۸ـ تغییر جنسیت
همانطور که عنوان شد مرجع صالح یا دادگاه صالح و ذی الربط در رسیدگی به دعاوی خانواده دادگاه خانواده است. اما شورای حل اختلاف نیز در کنار این مرجع ذیربط دارای صلاحیت بوده و به برخی از دعاوی خانواده مربوط با شرایطی خاص رسیدگی خواهد کرد.
طلاق
طلاق به معنی پایان قانونی زندگی مشترک و جدا شدن همسران از یکدیگر است. در هنگام ازدواج همه زوجین فکر می کنند که زندگی مشترک آنها پایان بسیار خوشی خواهد داشت و یک عمر به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی خواهند کرد.
اما به مرور مشکلات و اختلافات خود را نشان می دهند مشکلات و اختلافات در زندگی مشترک امری گریز ناپذیر است.
در این یا زوجین توان مدیریت اختلافات را دارند و مشکلات خود را حل می کنند یا اختلافات عنان زندگی را از دست آنها خارج کرده ودیگر راهی برای ادامه زندگی باقی نمی گذارد.
حق طلاق
بر اساس ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق را برای مردانحتی بدون داشتن هیچ عذر موجهی به رسمیت شناخته شده است . بنابراین اراده و اختیار مطلق طلاق با مرد است اما این به این معنا نیست که می تواند راسا به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق برای ثبت طلاق مرجعه کند بلکه باید ابتدا روال قانونی آن طی شده و حق و حقوق زن به طور کامل پرداخت شود.
انواع طلاق
طلاق هم مثل بسیاری از امور حقوقی انواع و تقسیم بندی ها مختلفی دارد که ما در ادامه به تعدادی از مهم ترین و پرکاربردترین آنها اشاره خواهیم کرد.
طلاق به اعتبار اینکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن، قابلیت رجوع داشته باشد یا خیر و اینکه به درخواست طرفین باشد یا به حکم دادگاه به دسته بندی های مختلفی تقسیم می شود.
اما در ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی یک دسته بندی کلی برای طلاق ذکر شده است که همه انواع طلاق را به نحوی در خود جای می دهد. در این تقسیم بندی طلاق به دسته اصلی تقسیم می شود
طلاق رجعی به چه معناست؟
به استناد ماده 1148 قانون مدنی طلاق رجعی یکی از انواع طلاق است که در آن تحت شرایطی مرد می تواند در مدت عده به زن رجوع کند.
به عبارت دیگر یعنی مرد در صورتی که از طلاق پشیمان شود و عده طلاق نیز به پایان نرسیده باشد، می تواند به سراغ زن برود و زندگی را از سر گرفته و بدون هیچگونه تشریفات دیگری به زندگی خود ادامه دهند. پس دراین طلاق زن باید عده طلاق را نگه دارد.
چه طلاق هایی رجعی هستند؟
طلاق به درخواست مرد
مرد در این نوع طلاق در صورتی که مدت عده زن به پایان نرسیده باشد حق رجوع وجود دارد.
عده در این نوع طلاق در ماده ۱۱۵۱ قانون مدنی به این شرح زیر مشخص شده است:
” عده طلاق و عده فسخ نکاح سه طهر است مگر این که زن با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند که در این صورت عده او سه ماه است.”
طهر به معنای پاکی است. یعنی اینکه زن باید سه بار به عادت ماهانه دچار شده و این دوره را به پایان برساند و زن پس از گذرندن این دوره که به آن عده گفته می شود می تواند دوباره ازدواج کرده و شوهر جدید اختیار کند.
طلاق خلع ومبارات (در صورتی که زن رجوع به عوض کند)
طلاق خلع و مبارات نیز از انواع طلاق هستند که به موجب که به موجب کراهت زن از مرد یا کراهت هر دو طرف از یکدیگر صورت می گیرد.
طلاق بائن چیست؟
به استناد ماده 1144طلاق بائن به طلاقی گفته می شود که در آن شوهر نمی تواند به زن رجوع نماید لذا برای از سرگیری زندگی مشترک در قانون به مرد این اجازه داده نشده که هرگاه اراده کند بتواند به زن برای از سرگیری دوباره زندگی مشترک رجوع کند. بلکه باید دوباره عقد نکاح جدیدی منعقد کرده و صیغه عقد جاری شود.
چه طلاق هایی بائن هستند؟
- طلاقی که قبل ازنزدیكی واقع شود
چنانچه طلاق قبل از نزدیكی واقع شود طلاق بائن خواهد بود. به عبارت دیگر زن و شوهر چنانچه قبل از برقراری رابطه جنسی از یکدیگر جدا شوند طلاق بائن بوده و مرد حق رجوع ندارد. در این حالت علاوه بر بائن بودن طلاق زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.
- طلاق زن یائسه
یائسگی دورانی از زندگی زنان است که زن به اقتضای سن دیگر به عادت ماهانه دچار نمی شود و خون حیض نمی بیند.
- سه طلاقه شدن زن
چنانچه زن و مرد ۳ بار متوالی باهم ازدواج کرده و طلاق گرفته باشند به این حالت سه طلاقه گفته می شود. در این حالت که بعد از ۳ بار طلاق متوالی اتفاق می افتد زن بر مرد حرام شده و نه تنها دحق ازدواج ندارند بلکه طلاق آنها هم بائن بوده و مرد دیگر حق رجوع ندارد.
- طلاق خلع و مبارات
طلاق خلع
طلاقی است که در آن زن به واسطه كراهتی كه از شوهر دارد در مقابل مالی كه به شوهر میدهد طلاق میگیرد اعم از اینكه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا كمتر از مهر باشد
در طلاق خلع مرد حق رجوع ندارد مگر اینکه زن رضایت دهد و مالی که در قبال مهریه به شوهر بخشیده است را پس بگیرد. در این صورت این طلاق به طلاق رجعیه تبدیل شده و مرد می تواند رجوع نماید و زندگی مشترک را دوباره در کنار همسر خود ادامه دهد.
طلاق مبارات
طلاق مبارات طلاقی است که در آن کراهت و تنفر دوجانبه است. یعنی زن و شوهر به حدی از یکدیگر تنفر و کراهت دارند که دیگر امکان تحمل هم دیگر را ندارند و قصد دارند از یکدیگر جدا شود و دراین طلاق عوض نباید زائد بر مهر باشد.
طلاق مبارات یا طلاق توافقی نیز از انواع طلاق بائن است و حق رجوع در ان برای شوهر وجود ندارد.
حق و حقوق زن علاوه بر مهریه شامل مواردی می شود که در ذیل به آن ها پرداخته شده است.
- مهریه
- اجرت المثل
- نفقه ایام گذشته
- نحله
- تصنیف اموال
مهریه
مهریه چیست؟ قوانین مهریه شرایط و نحوه مطالبه آن
شاید با خودتان فکر کنید که مطالبه مهریه تنها در زمان طلاق امکان پذیر است و به جریان می افتد. اما باید بگوییم که خیر. هنگامی که عقد جاری میشود، زن به عنوان مالک مهریه میتواند هر گاه که بخواهد، مهریه خود را تمام و کمال دریافت کند.
البته در اغلب اوقات، زنان پس از طلاق، اقدام به مطالبه مهریه میکنند.پس زمانی که زن و مرد به عقد یکدیگر در میآیند، به استناد ماده 1082مال معین شدهای به عنوان مهریه در نظر میگیرند که مالکیت آن در اختیار زن بوده و هر گاه که بخواهد، میتواند آن را طلب کند.
البته گاهی بنا به توافق زوجین به جای مال انجام کار دیگری که منفعت زن در آن باید در نظر گرفته میشود. . البته توجه داشته باشید که در زمان عقد، تعیین مهریه اجباری نبوده و حتی میتوان مهریهای را تعیین نکرد.ولی نکتهای که وجود دارد این است که در ازدواج دائم، انجام عقد بدون تعیین مهریه خدشهای وارد نمیکند و عقد صحت دارد.
اما اگر ازدواج به شکل موقت باشد، تعیین مهریه اجباریست و بدون مهریه عقد صحت ندارد و باطل است.
شرایط مهریه:
به استناد ماده 1078 و1079 قانون مدنی مهریه باید
- جنبه مالی داشته باشد
هر چیزی از جمله پول، طلا،، زمین، سهام و غیره که ارزش مالی یا اقتصادی داشته باشد، میتواند به عنوان مهریه تعیین شود.
- باید قابل مالکیت باشد
مرد میتواند چیزی را که خودش مالک آن است را به عنوان مهریه به زن بدهد .
- باید معلوم و مشخص باشد
در تعیین مهریه باید مقدار، وصف و جنس آن مشخص و معلوم باشد.
- باید از دارایی مرد تهیه شده باشد
مهریه باید از اموال و سرمایه مرد تهیه شده باشد .
تفاوت مهریه عندالمطالبه وعندالاستطاعه :
عند المطالبه بودن مهریه به این معنی است كه به محض امضای عقدنامه، زن اگر بخواهد میتواند با مراجعه به محاكم و دادگاههای خانواده یا مراجعه به اجرای ثبت مهریه خود را طلب كند.
عندالاستطاعه بودن مهریه به این معنی است كه زن زمانی میتواند مهریه خودش را مطالبه كند و مرد را ملزم به پرداخت آن كند كه استطاعت پرداخت مهریه را به عهده زوج ببیند یعنی مرد توان پرداخت داشته باشد.
آیا سقف مطالبه مهریه۱۱۰ سکه است؟
حالت اول
مهریه ۱۱۰ سکه ویا كمتر از آن است: که در اینصورت باید تمامی مهریه پرداخت شود، درغیراینصورت برابر قانون رفتار خواهد شد. (مطابق ماده 3 قانون محکومیت های مالی)
حالت دوم
مهریه بیش از ۱۱۰ سکه تعیین شده است: که در این وضعیت، در ابتدا باید ۱۱۰ سکه مطابق قانون پرداخت گردد. (و در صورت امتناع از پرداخت، مطابق ماده 3 محکومیت های مالی زندان در انتظار فرد خاطی است)
سپس دادگاه تمکن مالی فرد را بررسی کرده و مطابق وضعیت وی تصمیم گیری خواهد نمود.
دادخواست تعدیل در تقسیط به چه معناست؟
بعد از دادخواست اعسار، شرایطی برای پرداخت مهریه تعیین خواهد شد. در صورتی که پس از ارائه دادخواست ،زوج توانایی پرداخت را نداشته باشد، می تواند دادخواستی تنظیم نماید. این دادخواست که تعدیل در تقسیط نام دارد، شرایطی را برای زوج مهیا می سازد که نفع وی را به دنبال دارد و بر اساس آن، مهریه به صورت اقساطی به زوجه پرداخت می شود.
اشکال تعدیل مهریه
تعدیل مهریه به دو صورت ظاهر خواهد شد:
زوج موظف می شود تا بدهی خود را به صورت اقساط به زوجه پرداخت نماید..
زوج موظف می شود تا بدهی خود را در مدت زمانی مشخص به زوجه پرداخت نماید..
چه اشخاصی میتوانند درخواست تعدیل مهریه داشته باشند؟
درخواست تعدیل مهریه در قالب تنظیم دادخواست به محکمه ارائه میگردد. این دادخواست از جانب زوج و زوجه و یا قائم مقام قانونی آنها تقدیم دادگاه می شود.
پس درخواست تعدیل مهریه هم از جانب مرد و هم از جانب زن ممکن است مطرح شود زمانی که مرد اقساط مربوط به مهریه را به زن پرداخت می کند ، هم زن می تواند از دادگاه با توجه به نرخ تورم درخواست افزایش مقدار اقساط را بکند هم مرد می تواند از دادگاه بخواهد که مقدار اقساط را نسبت به قبل کاهش دهد.
اجرت المثل ایام زوجیت
بر اساس قانون هیچ عملی بدون اجرت و مجانی نیست و اعمال اشخاص محترم است و اینکه قاعدتاً در زندگی زناشویی نیز تکالیفی برعهده زوجین از نظر شرعی و قانونی معین شده است که برای انجام این تکالیف هیچ یک از زوجین حق مطالبه اجرت یا عوض را ندارند.
اما بر اساس تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی که مقرر نموده چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً بر عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می دهد.
بر اساس این ماده کارهایی که شرعاً برعهده زن بوده نمیتوان اجرت المثل مطالبه نمود هر چند به درخواست زوج باشد مانند عمل زناشویی اما اعمالی مانند آشپزی و نظافت منزل و یا حتی شیر دادن نوزاد جزوه اعمال شرعی و قانونی نمی باشد.
شرایط پرداخت اجرت المثل
- طلاق نباید به درخواست زوجه باشد.
- طلاق به دلیل تخلف و نشوز زن از وظایف زناشویی و همچنین سوء اخلاق او نباشد.
3.انجام امورات منزل توسط زوجه به قصد تبرع نباشد چرا که اگر این امر در دادگاه ثابت شود زن مستحق اجرت المثل نخواهد بود.
تفاوت اجرت المثل و نفقه
نفقه همان هزینه های جاری زندگی است که شامل همه نیازهای متعارف زن متناسب با شان و جایگاه اجتماعی او می شود. ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی در تعریف نفقه مقرر می دارد:
“نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض”
پس تعریف قانونی فوق نشان می دهد که نفقه در واقع همان هزینه های زندگی جهت رفع نیازهای متعارف زن است.اما تفاوت اصلی نفقه و اجرت المثل در این است که طبق ماده ۱۱۰۶قانون مدنی شوهر در صورت تمکین زن همواره مکلف به پرداخت نفقه می باشد اما در اجرت المثل به استناد ماده 336 باید حتما کاری توسط زن انجام شود و آن کار به دستور شوهر و بدون قصد تبرع انجام شده باشد.
دادگاه صالح رسیدگی به اجرت المثل و نفقه
اساس ماده ۴ قانون حمایت خانواده (۱۳۹۱) رسیدگی به دعوای نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت در صلاحیت دادگاه خانواده است.
در مواد ۲۹ و ۳۰ این قانون به ترتیب مقرر شده است: دادگاه ضمن رأى خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می کند.
نحله : این حق تنها در مورد طلاق به درخواست مرد و در صورتی که عذر موجهی از جانب مرد برای طلاق وجود نداشته باشد ، به زوجه تعلق می گیرد .
در این حالت با توجه به کارهایی که زن در طول زندگی مشترک انجام داده و وسع مالی زوج ، مبلغی به عنوان نحله در نظر گرفته خواهد شد .
تصنیف اموال : یکی از شروط ضمن عقد ، شرط انتقالتصنیف اموالی که شوهر بعد از ازدواج با همسر خود به دست آورده است ، به همسر خود می باشد . در حالتی که عذر موجهی از جانب مرد برای طلاق وجود نداشته باشد ، باید نصف دارایی که بعد از ازدواج به دست آورده یا معادل آن را به همسر خود پرداخت کند
لازم به ذکر است ، حق دریافت نحله و تصنیف دارایی تنها در صورتی به زن تعلق می گیرد که مرد عذر موجهی برای درخواست طلاق خود نداشته باشد ، اما در حالتی که مرد عذر موجهی داشته باشد مانند خودداری زوجه از انجام وظایف زناشویی ، عدم تمکین و مواردی از این دست ، دیگر این حقبرای مرد متصور نیست .
همچنین طلاق تنها بعد از پرداخت حقوق مالی زن ثبت شده و اگر مرد توان پرداخت این حقوق را به صورت یکجا نداشته باشد، با صدور حکم اعسار این حقوق قسط بندی خواهد شد. در حالتی که زن بخواهد از دریافت حقوق مالی خود چشم پوشی کند نیز مشکلی برای ثبت طلاق وجود نخواهد داشت .
نفقه چیست و چه چیزهایی راشامل می شود؟
بر طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نفقه شامل همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن می شود مثل مسکن، پوشاک، غذا، اثاثیه منزل و هزینه های درمان و حتی خادم البته در صورتی که زن عادت به داشتن خادم داشته باشد و یا به واسطه مریضی نیاز به آن داشته باشد.
موارد ذکر شده در این ماده حصری نیست و به عنوان مثال ذکر شده است. قاعده کلی این است که حقوق زوجه شامل همه نیازهای متعارف و متناسب با شآن زن است. از ملاک های مهم کارشناس برای تعیین حقوق زوجه نیازهای زوجه و شان او می باشد.
شرایط وجوب نفقه:
دو شرط زیر برای وجوب نفقه ضروری است:
۱- عقد دائم
2- تمکین کامل زوجه
در صورتی که زن از تمکین خوداری نماید ناشزه محسوب ونفقه او ساقط میشود و حق او بر نفقه، معلق بر تمکین خواهد شد و هرگاه به تشدید مبانی خانواده و حسن برخورد با همسر اهتمام ورزد، نفقه وی نیز، دوباره برقرار خواهد شد.
با وجود تهیه منزل متعارف و متناسب با شأن زن، اگر زندگی در آنجا موجب ضرر و زیان بدنی یا شرافتی زن باشد، خروج او از منزل موجب «نشوز» و «عدم اطاعت» زن نمیشود.
نفقه در عقد دائم و عقد موقت
بر طبق ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی در عقد دائم نفقه زن بر عهده شوهر است و بر طبق ماده ۱۱۱۳ همان قانون در ازدواج موقت زن حق نفقه ندارد مگر این که در ضمن عقد شرط شده باشد یا بنای طرفین در هنگام عقد این بوده که شوهر حقوق زوجه را بپردازد.
نفقه زن بعد از طلاق
زن بعد از طلاق باید عده نگه دارد. عده یعنی اینکه بعد از جاری شدن صیغه طلاق زن نباید تا سه پاکی بعد از سه بار عادت ماهانه شدن یا سه ماه با فرد دیگری ازدواج کند یا نزدیکی داشته باشد.
در ایام عده مرد باید نفقه زن را پرداخت کند، البته باید گفته شود زمانی که طلاق بائن باشد یعنی مرد حق رجوع در عده را به زن نداشته باشد پرداخت نفقه زن در این سه ماه با مرد نخواهد بود.
طلاق دختر دوشیزه یا زن یائسه یا طلاقی که در آن زن نسبت به مرد یا زن و مرد نسبت به یکدیگر کراهت شدید دارند و زن برای جدایی باید به مرد مالی بدهد تا او حاضر به طلاق شود و زن به مالی که داده رجوع نکرده باشد طلاق بائن است و در چنین شرایطی بعد از طلاق نفقه زن برعهده مرد نیست.
نفقه زن بعد از فوت شوهر
در خصوص نفقه زن پس از فوت شوهر باید گفته شود با توجه به اینکه زن بعد از فوت شوهر باید عده وفات به مدت چهارماه و ده روز نگه دارد درصورتی که از همسرش تمکین می کرده نفقه او بر عهده خویشان همسر به ترتیب سلسله مراتب است و در صورتی که آنها نفقه زن را پرداخت نکنند زن می تواند از اموال آنها نفقه را دریافت کند.
نفقه زن باردار
باتوجه به اینکه عده زن باردار تا زمان وضع حمل او است نفقه او نیز در این ایام به عهده مرد می باشد و در این خصوص فرقی در طلاق رجعی و بائن نخواهد بود.
نفقه در ازدواج موقت
به موجب ماده 1113 قانون مدنی در ازدواج موقت یا صیغه، زن مستحق دریافت نفقه از مرد نخواهد بود مگر اینکه این موضوع بین زن و مرد شرط شده باشد یا اینکه وقوع صیغه منوط به پرداخت نفقه باشد.
شکایت کیفری نفقه (ترک انفاق)
ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده 1391
هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم میشود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزائی یا اجرای مجازات موقوف میشود.
دادگاه صالح رسیدگی به اجرت المثل و نفقه
اساس ماده ۴ قانون حمایت خانواده (۱۳۹۱) رسیدگی به دعوای نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت در صلاحیت دادگاه خانواده است.
در مواد ۲۹ و ۳۰ این قانون به ترتیب مقرر شده است: دادگاه ضمن رأى خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می کند.
حضانت
به استناد ماده 1168 قانون مدنی نگاهداری اطفال هم حق و هم تكلیف ابوین است وطبق ماده 1169قانون مدنی حضانت فرزندان تا سن هفت سالگی را وظیفه مادر و بعد از آن را به عهده پدر گذاشته است
البته در این میان تفاوتی بین دختر و پسر وجود ندارد. به این وصف که دختر بعد از هفت سالگی تا 9 سالگی که سن بلوغ است به مدت 2 سال نزد پدر می ماند و پس از آن به تشخیص خود پدر و یا مادر را جهت ادامه زندگی انتخاب می کند، درخصوص پسر پس از سن هفت سالگی تا سن 15 سالگی با پدر زندگی کرده و پس از آن به انتخاب خود زندگی با پدر و یا مادر را انتخاب می کند.
بعلاوه اینکه مطابق ماده 1172 قانون مدنی هیچ یک از والدین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنان است از نگاهداری او امتناع کنند.
در صورت امتناع یکی از والدین ، دادگاه می تواند کسی که حضانت بر عهده اوست را به انجام این کار الزام نماید . در صورتی که این الزام نمودن او ممکن یا موثر نباشد ، حضانت کودک را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادرتامین می کند.
شرایط حضانت فرزند بعد از فوت والدین چگونه خواهد بود؟
بر طبق قانون در صورت فوت یکی از والدین، حضانت فرزند بر عهده والد زنده خواهد بود. یعنی در صورت فوت پدر، مادر حضانت طفل را بر عهده خواهد گرفت. البته در صورتی که دادگاه پس از دادخواست ولی قهری، مادر را دارای صلاحیت لازم برای حضانت از فرزند نداند، حضانت از وی گرفته میشود.
در شرایطی که هر دو والدین کودک از دنیا رفته باشند، مسئولیت نگهداری از فرزند بر عهده جد پدری خواهد بود. در صورت فقدان جد پدری، نزدیکترین خویشان به ترتیب ارث این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت.
حضانت فرزند در طلاق توافقی
همان طور که از نام این طلاق معلوم است تمامی مسائل فی مابین زوجین در این نوع طلاق قابل مذاکره و توافق است، حضانت فرزند پسر یا دختر تا سن هفت سالگی با مادر و بعد از آن طبق قانون با پدر است اما این مانع از این نیست که زوجین خلاف این را توافق کنند.
ملاقات با طفل چیست؟
شخصِ برخوردار از حق حضانت به استناد ماده 54 قانون حمایت از خانواده نمیتواند مانع ملاقات اشخاصِ ذیحق با طفل شود؛ زیرا این ملاقاتها به سلامت روحی و روانی طفل کمک قابل توجهی انجام میدهد، به همین خاطر قانونگذار از این حق دفاع کرده است.
به این شکل که اگر شخصی که حضانت بر عهدهی اوست اجازهی ملاقات طفل را به دیگری ندهد، شخص اخیر میتواند به دادگاه مراجعه و درخواست (دادخواست) ملاقات طفل را ارائه کند.
در این صورت دادگاه وارد رسیدگی میشود و در صورت مصلحت، روز و ساعتی را که شخص درخواستکننده میتواند با کودک ملاقات کند تعیین میکند. در بعضی موارد ممکن است این ملاقات در حضور یک ناظر انجام شود.
موارد سلب حق حضانت فرزند کدام است؟
به استناد ماده 1170 و 1173 قانون مدنی از جمله مواردی که میتواند منجر به سلب حضانت شود.
اعتیاد به مواد مخدر، الكل و قمار، داشتن فساد اخلاقی، ضرب و جرح، ابتلا به بیماریهای روانی و ازدواج مجدد مادر است. در فرض ازدواج مادر باید توجه داشت كه مادر تا زمانی که ازدواج نکرده بهتر میتواند از فرزندش مراقبت کند اما اگر مادر خواستار ادامهی حضانت است باید در دادگاه ثابت کند که این ازدواج خللی در وظایفش ایجاد نمیکند.
موارد گفته شده از دلایل سلب حضانت هستند و چنانچه به دلایل دیگری همچون تأدیب بیش از میزان متعارف، یا ابتلا به بیماری واگیردار، ثابت شود که مصلحت کودک به درستی تأمین نمیشود، قاضی شخص دیگری را برای حضانت معین میکند.