به طور کلی و در یک اصطلاح عامیانه و رایج، هرگونه اختلاف و منازعه ای که مابین دو یا چند نفر با یکدیگر مطرح می شود را دعوا می نامند. اما این موضوع در علم حقوق متفاوت از عرف و معنای جامعه می باشد به طوری که از دعوا تقسیم بندی های متفاوتی ارائه نموده اند.
سرچشمه و مبنای دعاوی کیفری از جرائم و مجازات ها به وجود آمده است که به طور کلی دعوای یا شکوائیه ی کیفری، اقدامی است که به موجب آن شخص یا اشخاصی که به واسطه ی رفتار دیگری، جان، مال، آبرو وی مورد تعرض قرار گرفته است، به جهت احقاق حق و جلوگیری از اقدامات متعرض به محاکم قضایی متوسل شود را دعوا یا شکوائیه کیفری می گویند.
مساله ای که موجب تفاوت بین انواع دعوای حقوقی، خانواده و کیفری از یکدیگر می باشد؛ تفاوت در منشا و منبع ایجاد حق و موضوع مورد حکم این قبیل دعاوی از یکدیگر می باشد.در انواع دعاوی کیفری منشا ایجاد حق از جرم و جنایت سرچشمه می گیرد. در حالی که دعاوی حقوقی و خانواده از ارتباط و مراوده افراد با یکدیگر در امور قراردادها، اسناد، رابطه ی زوجیت و… به وجود خواهد آمد.
همچنین موضوع مورد حکم انواع دعاوی کیفری اصولا محدود به جبران خسارت مالی، حبس، شلاق، تبعید، جزای نقدی و… بسته به نظر قاضی و البته مجازات قانونی جرم ارتکابی می باشد.برای مثال در جرم کلاهبرداری، علاوه بر تعیین حبس بین یک تا هفت سال برای مرتکب جرم، جزای نقدی معادل اموالی که با کلاهبرداری حاصل شده است، استرداد کلیه اموال و منافعی که از اموال مال باختگان حاصل شده است به صاحبان آنها محکوم می شود.
همچنین در صورت محکومیت کیفری شخص در صورت اشتغال در مشاغل دولتی از خدمت منفصل می شود و بسته به نوع جرم حتی پس از اجرای مجازات (در مثال فوق تحمل حبس ملاک است) از یک سری حقوق اجتماعی محروم می شود. برای مثال تا مدت زمانی نمی تواند در ادارات دولتی استخدام شود، نمی تواند به مشاغلی همچون قضاوت و وکالت اشتغال یابد و…
جدای از تمامی مجازات ها و محرومیت فوق در صورت محکومیت یکی از انواع دعاوی کیفری، قانون این اختیار را برای قاضی صادر کننده به وجود آورده است که علاوه بر حکم مجازات قانونی جرم که می تاند حبس، شلاق، جزای نقدی یا … باشد، با توجه به جرم ارتکابی، وی را ملزم به انجام رفتار های دیگری بنماید.برای مثال مجرم را از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری یا داشتن دسته چک منع نماید، یا مجرم را ملزم به تحصیل یا یادگیری حرفه و شغلی محکوم نماید.
دادگاه ها در امور کیفری، برخلاف امور حقوقی از انواع و اقسام مختلفی برخوردار می باشند که با توجه به نوع و شخصیت مجرم ارجاع و مورد رسیدگی واقع می شوند. جهت بیان توضیح بیشتر درباره انواع دادگاه های دعاوی کیفری باید اذعان داشت که دادگاه های کیفری به دادگاه کیفری یک، کیفری دو، انقلاب، نظامی، روحانیت، اطفال و نوجوانان تقسیم می شود.
دادگاه کیفری یک به جرائمی که مجازات آنها اعدام یا حبس ابد، حبس تعزیری بیشتر از ده سال باشد، جرائم سیاسی و مطبوعاتی، جرائمی که می بایست دیه بیش از نصف دیه کامل به شاکی پرداخت شود رسیدگی خواهد کرد.
اما رسیدگی در دادگاه انقلاب بر خلاف دادگاه کیفری یک، بر اساس نوع جرم می باشد، مطابق با ماده ۳۰۳ قانون آئین دادرسی کیفری، جرائمی همچون؛ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، محاربه و افساد فیالارض، بغی، تبانی و اجتماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه یا احراق، تخریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام، توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری، تمام جرایم مربوط به مواد مخدر، روانگردان و پیش سازهای آن و قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل.
رسیدگی در دادگاه های نظامی و روحانیت نیز بر اساس شخصیت مجرم بوده و در صورتی که ارتکاب جرم در حین انجام وظیفه بوده باشد در هریک از این دو دادگاه قابل طرح و رسیدگی خواهد بود. دادگاه اطفال و نوجوانان نیز در صورتی که سن مرتکب در حین ارتکاب جرم کمتر از هجده سال تمام باشد، موضوع به دادگاه اطفال و نوجوانان برای رسیدگی ارجاع خواهد شد.
و اما در ارتباط با دادگاه کیفری دو که به دادگاه عمومی نیز مشهور می باشد.
در صورتی که عمل مجرمانه ای مطابق با آنچه که در خصوص دادگاه های کیفری بیان شد شامل هیچ کدام از دادگاه کیفری فوق نشود، موضوع به دادگاه کیفری دو برای رسیدگی ارجاع خواهد شد. برای مثال جرائم ناشی از تخلفات رانندگی، شرب خمر، توهین و بسیاری از جرائم..
دعاوی براساس موضوع دعوا، دادگاه صالح و قانون آیین دادرسی به دو گروه دعاوی کیفری ودعاوی حقوقی، تقسیم می شوند. كه تفاوت این دعاوی به شرح ذیل می باشد:
اول: تفاوت در ماهیت. دعاوی حقوقی، مربوط به خسارت و جبران خسارت است و دعوای کیفری، مربوط به جرم و مجازات می باشد.
دوم: اقامه دعوای حقوقی، با طرح داد خواست و اقامه دعوای کیفری، با طرح شکواییه صورت می گیرد.
سوم:تفاوت در قوانین
چهارم: تفاوت در ادله اثبات دعوا ،ادله اثبات دعوی در دعاوی حقوقی عبارت است از اقرار، اسناد، گواهی، معاینه محل و تحقیق محلی، رجوع به کارشناس، سوگند است و ادله اثبات دردعاوی کیفری، اقرار، شهادت، قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی است.”
پنجم:در امور و شکایات کیفری پرونده در دو مرجع بررسی می شود یک مرجع تعقیب و تحقیق که دادسرا نامیده میشود ودو مرجع رسیدگی و صدور رای به نام دادگاه کیفری. اما دعاوی حقوقی به طور مستقیم در دادگاه رسیدگی میشود.
ششم: در دعاوی حقوقی به طرفین خواهان و خوانده می گویند. در شکایت کیفری به طرفین شاکی و مشتکی عنه گفته میشود.
ضرب به صدماتی گفته میشود که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد میشود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد میکند.
جرح نیز به صدماتی گفته میشود که به از هم گسیختگی بافتهای بدن منتهی شود.
جرح اغلب با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو.این موضوع در قانون مجازات اسلامی شامل مجازاتی از جمله حبس دیه و قصاص می شود.
طبق ماده 614 قانون مجازات اسلامی هر كس عمداً به دیگری ضرب و جرح وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیعلیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران شود، به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنیعلیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود.
در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد، مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد.
در این میان به نظر میرسدجراحات سادهای که بدون ضایعات مندرج در قانون مجازات اسلامی باشد، مستند به هیچ ماده قانونی نیست بنابراین در این حالت در صورت گذشت شاکی خصوصی دادگاه قرار موقوفی تعقیب را نسبت به پرونده صادر میکند همچنین در صورت عدم گذشت شاکی خصوصی و مطالبه دیه و توافق با مجرم، دادگاه کیفری صرفا به صدور حکم بر پرداخت دیه بسنده میکند.
اگر درگیری دسته جمعی باشد در صورتی که منازعه منتهی به نقص عضو شود، هر یک از شرکت کنندگان به حبس از شش ماه تا سه سال و اگر منازعه منتهی به ضرب و جرح شود، هر یک به سه ماه تا یک سال حبس محکوم خواهند شد.
نوع دیه مبلغ در سال ۱۴۰۰
دیه کامل در ماه های غیر حرام 000/000/480 تومان
دیه کامل در ماه های حرام 000/000/640 تومان
دیه شکستگی استخوان دست که مطلوب التیام یابد 000/400/38 تومان
دیه شکستگی نازک نی و درشت نی استخوان پا هر کدام 000/400/38 تومان
دیه شکستگی بینی 000/000/48 تومان
دیه شکستگی ترقوه 000/800/28 توما
دیه شکستگی جمجمه سر در حد هاشمه 000/000/48 تومان
دیه زخم شدگی در حد حارصه 000/400/2 تومان
دیه زخم شدگی در حد دامیه 000/600/9 تومان
دیه دندان های پیشین که کامل ساقط شوند 000/000/240 تومان
دیه دندان های پشتی که کامل ساقط شوند 000/960/11 تومان
دیه یک دست 000/000/240 تومان
دیه یک پا 000/000/240 تومان
دیه شکستگی دندههای محیط بر قلب 428/921/11 تومان
دیه خرد شدگی استخوان مطلوب التیام یافته 142/346/82 تومان
دیه کبودی اعضای بدن 000/720 تومان .
دیه یا خونبها از قوانین اسلام است و بر اساس تعاریف فقهی، مال یا پولی است که به سبب کشتن انسان یا نقص عضو به کسی که صدمه دیدهاست یا به بازماندگان او پرداخت میشود. در تعریف حقوقی دیه کیفر نقدی است که از مجرم به نفع مجنیعلیه یا قائم مقام او گرفته شود. میزان دیه از سوی شارع (دادگاه) برای جنایت تعیین شدهاست. میزان دیه در دین اسلام برای مرد و زن مسلمان و مردان و زنان سایر دینهای آسمانی متفاوت است.
قانونگذار در ماده 448 قانون مجازات اسلامی به تعریف دیه پرداخته است که بر اساس آن « دیه مقدار مال معیّنی است كه در شرع مقدس به سبب جنایت غیر عمدی بر نفس ، عضو یا منفعت یا جنایات عمدی در مواردی که به هر جهت قصاص ندارد ، مقرر شده است » .
مطابق تعریف دیه در این ماده ، می توان گفت شرایط تعیین دیه شامل دو مورد زیر است:
اول ؛ در مورد جرایم عمدی است که به دلایلی منجر به قصاص نمی شوند.
حالت دوم زمانی است که جرایم غیر عمدی ( شامل ضرب و جرح و شبه عمد و خطای محض ) صورت گرفته باشد که در این صورت نیز مرتکب با پرداخت دیه مجازات می شود.
ذی القعده، ذیالحجه، محرم و رجب ماههای حرام هستند. در این چهار ماه دیه افزایش یا به اصطلاح تغلیظ میشود و این افزایش صرفاً نسبت به دیه فوت است و نسبت به دیه اعضای بدن همان هست که شرع تعیین نموده و شامل تغلیظ دیه حتی اگر چندین برابر دیه فوت باشد نمیگردد.
طبق ماده ۵۵۵ قانون مجازات های اسلامی هر گاه رفتار مرتكب و فوت مجنی علیه هر دو در ماه های حرام یا در محدوده ی حرم مكه واقع شود خواه جنایت عمدی خواه غیر عمدی باشد، علاوه بر دیه نفس، یك سوم دیه نیز افزوده میگردد.سایر مكان ها و زمان ها ی مقدس و متبرك مشمول حكم تغلیظ دیه نمی شود.
طبق ماده قانونی ۵۵۶ حکم افزایش دیه برای همه افراد یکسان است و تفاوتی در بالغ بودن یا نابالغ بودن شخص ندارد حتی اگر کودک نابالغی در ماه های حرام کشته شود دیه وی تغلیظ پیدا می کند و در زن بودن مقتول یا مرد بودن مقتول قانون تفاوتی قائل نشده است و حتی چنانچه تصادف یا جنایت علیه زن بارداری که جنین او دارای روح باشد اتفاق بیفتد دیه افزایش یافته به جنین وی هم تعلق می گیرد.
از دیگر شرایط افزایش دیه ماه حرام همانطور که پیشتر عنوان شد مربوط به قتل نفس است.
طبق ماده ۵۵۷ قانون دیه تغلیظ شده فقط زمانی اعمال می شود که جنایت قتل صورت گرفته باشد. اگر به یکی از اعضای بدن آسیب وارد شد تنها دیه کامل مربوط به آن عضو را بایستی محاسبه شود.
-دیه قتل
-دیه اعضای بدن
_دیه منافع اعضا(منفعتی که از بعضی اعضا حاصل میشود مانند منفعت شنیدن اما خود گوش آسیب نبیند).
-دیه جراحات
در بعضی موارد و برای برخی از صدمات، دیه ای در قانون مجازات اسلامی پیش بینی نشده است. به همین دلیل در هنگام بروز چنین مواردی دادگاه مطابق گواهی پزشکی قانونی و براساس تشخیص خود، مبلغی را به عنوان ارش اعلام کرده که فرد خاطی موظف به پرداخت آن میشود.
طبق ماده 449 قانون مجازات اسلامی ارش دیه غیر مقدری است كه میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه با لحاظ نوع و كیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامت مجنی علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه مقدر و با جلب نظر كارشناس میزان آن را تعیین میكند.
در كل ارش براساس موارد زیر تعیین میشود:
1-نوع و کیفیت آسیب واردشده بر فرد
2-با در نظر گرفتن دیه
3-نظر کارشناس
“در این مقاله، تلاش داریم تا به معرفی وکیل برتر و متمایز در زمینه کیفری در شیراز بپردازیم. پروندههای کیفری، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و برای رسیدگی به آنها نیازمند تجربه و آگاهی عمیق از مسائل حقوقی است. این دعاوی به گونهای حساس هستند که در صورتی که وکیل مدرک و تخصصی در زمینه قانون کیفری نداشته باشد، میتواند منجر به خسارات قابل توجهی برای طرفین دعوی گردد. به همین دلیل، در مقررات حقوقی آمده که متهم حق دفاع از خود را دارد و میتواند وکیل کیفری را انتخاب کند. در صورت عدم دسترسی به یک وکیل، دادگاه ممکن است یک وکیل برای متهم تعیین کند تا به بهترین نحو ممکن حقوق او را محافظت کند.”
وکیل کیفری، حرفهایی است که در دعاوی مربوط به جرمها و انحرافات قانونی فعالیت میکند. دادسراها و دادگاهها مکانهایی هستند که این نوع دعاوی را رسیدگی و بررسی میکنند و وکیل کیفری به عنوان دفاعکننده یا مشاور متهم در این موارد نقش دارد. عملکرد این وکلا در دعاوی کیفری بسیار حساس است؛ هر گونه نقص یا نادرستی در این فرآیند ممکن است منجر به آسیبهای جانی یا مالی برای متهم شود. بهترین وکیل کیفری در شیراز با داشتن تخصص و مهارت بالا، با دقت و دانش لازم به کلیه جنبههای حقوق جزایی و قانونی تسلط دارد و توانایی مدافعت موثر برای متهمان را دارد.
ما در اینجا میخواهیم بهترین وکیل کیفری شیراز در دعاوی کیفری را به شما معرفی کنیم .
سه نفیر که اسامی آنها برای شما ذکر میگردد بهترین وکیل کیفری شیراز در دعاوی کیفری هستند که همیشه پروند هایی که در دعاوی کیفری مطرح بوده است بهترین نتیجه را برای موکلین خود رقم زده اند .
برای اینکه در دعاوی کیفری بتوانید با خیالی راحت در انتظار نتیجه دادگاه بمانید فقط و فقط سپردن پرونده به دست بهترین وکیل کیفری در شیراز می باشد که بهترین وکیل کیفری شیراز می تواند نتیجه ای را با تجربیات چندین و چند ساله ای که دارد برای شما رقم بزند که حتی شاید دور از انتظار شما نیز باشد .
یکی از سخت ترین کارهایی که در عاوی کیفری همیشه وجود داشته است ارتباط با بهترین وکیل کیفری در شیراز می باشد که با دریافت ارتباط مستقیم با بهترین وکیل کییفری شیراز می توانید پرونده ای با مراحل و رویه های اصولی داشته باشید که هیچ نگرانی از بابت نتیجه این روند نداشته باشید .
یکی از بزرگترین مزایای بهترین وکیل کیفری شیراز این است که تسلط کامل به تمام پروند های دعاوی کیفری دارد و مزایای دیگر بهترین وکیل کیفری شیراز میتواند نفوذ و تجربه های زیادی که در این نوع پرونده ها داشته است را مد نظر قرار داد .